معنی فارسی exanimation
B1بررسی خارج از بدن، به طور خاص تحقیق و تحلیل وضعیت یک فرد پس از مرگ به منظور تعیین علت فوت.
The act of examining or analyzing a corpse to establish the cause of death.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک به بررسی خارج از بدن بیمار پرداخت تا علت مرگ را تعیین کند.
مثال:
The doctor studied the exanimation of the patient to determine the cause of death.
معنی(example):
بررسی خارج از بدن اطلاعات حیاتی در مورد شرایط منجر به حادثه را فاش کرد.
مثال:
Exanimation revealed critical information about the conditions leading to the accident.
معنی فارسی کلمه exanimation
:
بررسی خارج از بدن، به طور خاص تحقیق و تحلیل وضعیت یک فرد پس از مرگ به منظور تعیین علت فوت.