معنی فارسی exarchy
B2اکسارخی به نوعی از تقسیمات حکومتی اشاره دارد که معمولاً شامل نظارت بر چندین منطقه یا دیوسیز است.
A jurisdiction governed by an exarch.
- NOUN
example
معنی(example):
اکسارخ چندین استان را تحت نظارت مرکزی مدیریت میکرد.
مثال:
The exarchy governed several provinces under the central authority.
معنی(example):
یک اکسارخ معمولاً دارای دامنه جغرافیایی و سیاسی مشخصی است.
مثال:
An exarchy often has a defined geographical and political scope.
معنی فارسی کلمه exarchy
:
اکسارخی به نوعی از تقسیمات حکومتی اشاره دارد که معمولاً شامل نظارت بر چندین منطقه یا دیوسیز است.