معنی فارسی excandescency

B1

کیفیت یا ویژگی درخشندگی ناشی از حرارت و نور.

The quality of emitting light or being luminous due to heat.

example
معنی(example):

درخشندگی شعله خیره‌کننده بود.

مثال:

The excandescency of the flame was mesmerizing.

معنی(example):

درخشندگی در واکنش‌های شیمیایی مختلف قابل مشاهده است.

مثال:

Excandescency can be observed in various chemical reactions.

معنی فارسی کلمه excandescency

: معنی excandescency به فارسی

کیفیت یا ویژگی درخشندگی ناشی از حرارت و نور.