معنی فارسی excessman
B1زیادهرویکننده، فردی که به خاطر رفتارهای افراطی خود به مشکلاتی دچار میشود.
A person who engages in excessive or extravagant behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیادهرویکننده گاهی اوقات احساس میکند که توسط عادات خود تحت فشار است.
مثال:
An excessman often feels overwhelmed by their own habits.
معنی(example):
زیادهرویکننده در کنترل سبک زندگی لوکس خود با مشکل مواجه شد.
مثال:
The excessman struggled to control their lavish lifestyle.
معنی فارسی کلمه excessman
:
زیادهرویکننده، فردی که به خاطر رفتارهای افراطی خود به مشکلاتی دچار میشود.