معنی فارسی excitative

B1

تحریک‌کننده، چیزی که باعث فعال شدن یا هیجان در یک وضعیت می‌شود.

Having the effect of stimulating or exciting.

adjective
معنی(adjective):

That causes excitation

example
معنی(example):

موسیقی تأثیر تحریک کننده‌ای بر روی تماشاگران داشت.

مثال:

The music had an excitative effect on the audience.

معنی(example):

درمان‌های تحریک کننده برای درگیر کردن فعالانه بیمار طراحی شده‌اند.

مثال:

Excitative therapies are designed to engage the patient actively.

معنی فارسی کلمه excitative

: معنی excitative به فارسی

تحریک‌کننده، چیزی که باعث فعال شدن یا هیجان در یک وضعیت می‌شود.