معنی فارسی exclamational

B2

وابسته به بیان احساسات شدید، معمولاً در گفتار یا نوشتار.

Pertaining to the expression of strong emotions, often in speech or writing.

example
معنی(example):

لحن تعجب‌آمیز او هیجانش را نشان می‌داد.

مثال:

Her exclamational tone showed her excitement.

معنی(example):

سبک نوشتاری تعجب‌آمیز توجه خواننده را جلب کرد.

مثال:

The exclamational style of writing caught the reader's attention.

معنی فارسی کلمه exclamational

: معنی exclamational به فارسی

وابسته به بیان احساسات شدید، معمولاً در گفتار یا نوشتار.