معنی فارسی excludingly
B1به معنای انجام عملی به گونهای که برخی افراد یا گروهها از آن عمل کنار گذاشته شوند.
In a manner that excludes others from participation or inclusion.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت استثنایی صحبت کرد و اطمینان حاصل کرد که فقط دوستانش به این رویداد دعوت شدهاند.
مثال:
She spoke excludingly, ensuring only her friends were invited to the event.
معنی(example):
به طور استثنایی، آنها تصمیم میگیرند که چه کسی میتواند در بحث شرکت کند.
مثال:
Excludingly, they decided who could join the discussion.
معنی فارسی کلمه excludingly
:
به معنای انجام عملی به گونهای که برخی افراد یا گروهها از آن عمل کنار گذاشته شوند.