معنی فارسی exclusivity
B2انحصاریت، ویژگی یا کیفیت خاص بودن یا محدود بودن به گروهی خاص.
The state of being exclusive; limited to a select group.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of being exclusive.
example
معنی(example):
انحصاری بودن رویداد آن را برای مهمانان جذابتر کرد.
مثال:
The exclusivity of the event made it more appealing to the guests.
معنی(example):
انحصاری بودن در مد میتواند حس لوکس بودن ایجاد کند.
مثال:
Exclusivity in fashion can create a sense of luxury.
معنی فارسی کلمه exclusivity
:
انحصاریت، ویژگی یا کیفیت خاص بودن یا محدود بودن به گروهی خاص.