معنی فارسی exclusory

B2

ویژگی که به محتوایی اشاره دارد که عمدا برخی از افراد یا گروه‌ها را کنار می‌گذارد.

Serving to exclude or keep out; characterized by exclusivity.

example
معنی(example):

طبیعت انحصاری رویداد آن را برای بسیاری کمتر جذاب کرد.

مثال:

The exclusory nature of the event made it less appealing to many.

معنی(example):

سیاست‌های انحصاری می‌تواند مانع برای تازه‌واردها ایجاد کند.

مثال:

Exclusory policies can create barriers for newcomers.

معنی فارسی کلمه exclusory

: معنی exclusory به فارسی

ویژگی که به محتوایی اشاره دارد که عمدا برخی از افراد یا گروه‌ها را کنار می‌گذارد.