معنی فارسی excommunicatory

B1

اکران بیرون کردن از کلیسا، به اقداماتی اطلاق می‌شود که شخصی را از جامعه مذهبی خود طرد می‌کند.

Relating to the act of excommunicating someone from a religious community.

example
معنی(example):

اسقف یک فرمان بیرون کردن از کلیسا صادر کرد.

مثال:

The bishop issued an excommunicatory decree.

معنی(example):

عمل بیرون کردن از کلیسا باعث ایجاد اختلاف در جامعه شد.

مثال:

The excommunicatory action caused a rift in the community.

معنی فارسی کلمه excommunicatory

: معنی excommunicatory به فارسی

اکران بیرون کردن از کلیسا، به اقداماتی اطلاق می‌شود که شخصی را از جامعه مذهبی خود طرد می‌کند.