معنی فارسی excorticated
B2اکسوریتیک شده به حالتی اشاره دارد که پوست یا پوشش خارجی از روی چیزی جدا شده است.
Having had the bark or outer layer stripped away.
- VERB
example
معنی(example):
تختههای اکسوریتیک شده برای فرآوری آماده بودند.
مثال:
The excorticated logs were ready for processing.
معنی(example):
بعد از اینکه درخت اکسوریتیک شد، به مراتب تمیزتر به نظر میرسید.
مثال:
After the tree was excorticated, it looked much cleaner.
معنی فارسی کلمه excorticated
:
اکسوریتیک شده به حالتی اشاره دارد که پوست یا پوشش خارجی از روی چیزی جدا شده است.