معنی فارسی excrementitiously
B1به معنای شیوهای که به نوعی به کثافت یا بیتوجهی به نظم اشاره دارد.
In a manner that is messy or disregards cleanliness
- ADVERB
example
معنی(example):
هنرمند از رنگها به صورت مدفوعی استفاده کرد تا تأثیر شوکهکنندهای ایجاد کند.
مثال:
The artist used colors excrementitiously to create a shocking effect.
معنی(example):
او به صورت مدفوعی به کار نزدیک شد و به درهمریختگی اهمیت نداد.
مثال:
He approached the task excrementitiously, not caring about the mess.
معنی فارسی کلمه excrementitiously
:
به معنای شیوهای که به نوعی به کثافت یا بیتوجهی به نظم اشاره دارد.