معنی فارسی excruciated
B2عذاب داده شده، به معنای اینکه کسی یا چیزی موجب درد و رنج شدید شده باشد.
Suffered intense pain or anguish.
- verb
verb
معنی(verb):
To inflict intense pain or mental distress on (someone); to torture.
example
معنی(example):
او از فکر شکست عذاب میکشید.
مثال:
He was excruciated by the thoughts of failure.
معنی(example):
او با احساس گناه ناشی از تصادف خود را عذاب میداد.
مثال:
She excruciated herself with guilt over the accident.
معنی فارسی کلمه excruciated
:
عذاب داده شده، به معنای اینکه کسی یا چیزی موجب درد و رنج شدید شده باشد.