معنی فارسی excubitorium

B1

جایی که برای نظارت و مراقبت از فعالیت‌ها یا رویدادها ایجاد شده است.

A facility designed for monitoring and supervision of activities or events.

example
معنی(example):

مرکز مراقبت به طور استراتژیک برای نظارت بر میدان نبرد واقع شده بود.

مثال:

The excubitorium was strategically located to oversee the battlefield.

معنی(example):

از مرکز مراقبت، فرماندهان می‌توانستند تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرند.

مثال:

From the excubitorium, commanders could make informed decisions.

معنی فارسی کلمه excubitorium

: معنی excubitorium به فارسی

جایی که برای نظارت و مراقبت از فعالیت‌ها یا رویدادها ایجاد شده است.