معنی فارسی excusefully

B1

طوری که شامل عذر و توجیه باشد.

In a manner that expresses an apology or justification.

example
معنی(example):

او به طرز معذرت‌خواهی صحبت کرد زمانی که جلسه را از دست داد.

مثال:

He spoke excusefully when he missed the meeting.

معنی(example):

او به طرز معذرت‌خواهی غیبتش را توضیح داد.

مثال:

She excusefully explained her absence.

معنی فارسی کلمه excusefully

: معنی excusefully به فارسی

طوری که شامل عذر و توجیه باشد.