معنی فارسی excystment

B1

عمل یا فرآیند خارج شدن از کیست.

The process of emerging from a cyst.

example
معنی(example):

فرآیند خارج شدن از کیست برای چرخه زندگی بسیاری از پارازیت‌ها حیاتی است.

مثال:

The excystment process is crucial for the life cycle of many parasites.

معنی(example):

خارج شدن از کیست به موجود اجازه می‌دهد تا فعال شود.

مثال:

Excystment allows the organism to become active.

معنی فارسی کلمه excystment

: معنی excystment به فارسی

عمل یا فرآیند خارج شدن از کیست.