معنی فارسی execrableness
C1به معنای زشتی یا ناپسندی عمیق در یک عمل یا وضعیت، که معمولاً با محکومیت همراه است.
The quality of being detestable or deserving of hatred.
- NOUN
example
معنی(example):
زشتبودن اعمال او توسط جامعه محکوم شد.
مثال:
The execrableness of his actions was condemned by the community.
معنی(example):
زشتبودن شرایط منجر به خشم عمومی شد.
مثال:
The execrableness of the conditions led to public outrage.
معنی فارسی کلمه execrableness
:
به معنای زشتی یا ناپسندی عمیق در یک عمل یا وضعیت، که معمولاً با محکومیت همراه است.