معنی فارسی execratively
C1به صورت نفرینآمیز، وضوح ابراز تنفر و نفرت.
In a manner that expresses strong dislike or contempt.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت نفرینآمیز صحبت کرد و تنفر خود را از وضعیت نشان داد.
مثال:
He spoke execratively, showing his disdain for the situation.
معنی(example):
این شعر به صورت نفرینآمیز نوشته شده بود و خشم نویسنده را نشان میداد.
مثال:
The poem was written execratively, revealing the author's anger.
معنی فارسی کلمه execratively
:
به صورت نفرینآمیز، وضوح ابراز تنفر و نفرت.