معنی فارسی executively
B1به طور اجرایی، به سبک یا روشی که مربوط به مدیریت یا رهبری باشد.
In a manner that pertains to executive management or leadership.
- ADVERB
example
معنی(example):
مدیرعامل به طور اجرایی درباره آینده شرکت صحبت کرد.
مثال:
The CEO spoke executively about the company’s future.
معنی(example):
مواجهه اجرایی با مشکلات میتواند به راهحلهای بهتری منجر شود.
مثال:
Executively addressing issues can lead to better solutions.
معنی فارسی کلمه executively
:
به طور اجرایی، به سبک یا روشی که مربوط به مدیریت یا رهبری باشد.