معنی فارسی exempla

B2

مثال‌هایی که برای توضیح یا روشن‌سازی یک نکته یا الگو استفاده می‌شوند.

Examples used for illustrating or clarifying a point or principle.

noun
معنی(noun):

An example.

معنی(noun):

A story demonstrating a moral point; a parable.

example
معنی(example):

معلم چندین مثال را برای روشن کردن درس ارائه داد.

مثال:

The teacher used several exempla to clarify the lesson.

معنی(example):

مثال‌ها کمک می‌کنند تا ایده‌های پیچیده آسان‌تر فهمیده شوند.

مثال:

Exempla help to make complex ideas easier to understand.

معنی فارسی کلمه exempla

: معنی exempla به فارسی

مثال‌هایی که برای توضیح یا روشن‌سازی یک نکته یا الگو استفاده می‌شوند.