معنی فارسی exfoliant
B2محصول یا مادهای که برای حذف سلولهای مرده پوست و بهبود ظاهر پوست استفاده میشود.
A product or substance used to remove dead skin cells and improve skin appearance.
- noun
noun
معنی(noun):
An agent or substance used for the process of exfoliation
example
معنی(example):
من از یک لایهبردار برای حذف سلولهای مرده پوست از صورتام استفاده میکنم.
مثال:
I use an exfoliant to remove dead skin cells from my face.
معنی(example):
این لایهبردار به روشن شدن پوست و بهبود بافت آن کمک میکند.
مثال:
The exfoliant helps to brighten the skin and improve its texture.
معنی فارسی کلمه exfoliant
:
محصول یا مادهای که برای حذف سلولهای مرده پوست و بهبود ظاهر پوست استفاده میشود.