معنی فارسی exfoliative

B1

لایه‌بردار، مربوط به عمل لایه‌برداری پوست.

Relating to the action of exfoliation or the products that perform this action.

example
معنی(example):

او از یک اسکراب لایه‌بردار برای صورتش استفاده کرد.

مثال:

She used an exfoliative scrub for her face.

معنی(example):

محصولات لایه‌بردار معمولاً در رژیم‌های مراقبت از پوست استفاده می‌شوند.

مثال:

Exfoliative products are often used in skincare routines.

معنی فارسی کلمه exfoliative

: معنی exfoliative به فارسی

لایه‌بردار، مربوط به عمل لایه‌برداری پوست.