معنی فارسی exhorted
B2غیرمستقیم ترغیب کردن به انجام کارهایی.
To have strongly encouraged someone to do something.
- verb
verb
معنی(verb):
To urge; to advise earnestly.
example
معنی(example):
معلم از دانشآموزان خواسته بود که به شدت برای امتحاناتشان مطالعه کنند.
مثال:
The teacher exhorted the students to study hard for their exams.
معنی(example):
او از تیمش خواسته بود که بر روی اهدافشان متمرکز بمانند.
مثال:
He exhorted his team to stay focused on their goals.
معنی فارسی کلمه exhorted
:
غیرمستقیم ترغیب کردن به انجام کارهایی.