معنی فارسی exibilate

B1

آزاد کردن ذهن یا احساسات برای ایجاد تفکر و خلاقیت.

To free one's mind or emotions to enhance thinking and creativity.

example
معنی(example):

من نیاز دارم که ذهنم را آزاد کنم تا بهتر فکر کنم.

مثال:

I need to exibilate my mind to think better.

معنی(example):

برای خلق، شما باید ذهن خود را آزاد کنید و بگذارید خلاقیتتان جاری شود.

مثال:

To create, you must exibilate and let your creativity flow.

معنی فارسی کلمه exibilate

: معنی exibilate به فارسی

آزاد کردن ذهن یا احساسات برای ایجاد تفکر و خلاقیت.