معنی فارسی exigency
B2لزوم یا نیاز فوری به چیزی، به ویژه در شرایط خاص، که نیاز به واکنش فوری دارد.
A pressing situation that requires immediate action or response.
- noun
noun
معنی(noun):
(chiefly in the plural) The demands or requirements of a situation.
معنی(noun):
An urgent situation, one requiring extreme effort or attention.
example
معنی(example):
نیاز فوری رویداد باعث شد که همه کارکنان آماده‌باش باشند.
مثال:
The exigency of the event required all staff to be on call.
معنی(example):
نیاز فوری آنها به این معنی بود که ما باید منابع را فوراً اولویت‌بندی کنیم.
مثال:
Their exigency meant we had to prioritize resources immediately.
معنی فارسی کلمه exigency
:
لزوم یا نیاز فوری به چیزی، به ویژه در شرایط خاص، که نیاز به واکنش فوری دارد.
