معنی فارسی eximiously
C2به شکلی ممتاز و برتر و بسیار خوب.
In a distinguished or excellent manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در مسابقه به طرز ممتاز و برجسته ای اجرا کرد.
مثال:
She performed eximiously at the competition.
معنی(example):
این پروژه به طرز برجستهای مدیریت شد و منجر به موفقیت عظیمی گردید.
مثال:
The project was managed eximiously, resulting in great success.
معنی فارسی کلمه eximiously
:
به شکلی ممتاز و برتر و بسیار خوب.