معنی فارسی exocone

B1

بخشی از پوسته‌های نرم‌تنان که به ایجاد تعادل و شناور ماندن کمک می‌کند.

A part of certain molluscan shells that aids in maintaining balance and buoyancy.

example
معنی(example):

اکسوکون بخشی از پوسته‌های خاصی از نرم‌تنان است.

مثال:

An exocone is a part of certain cephalopod shells.

معنی(example):

ساختار اکسوکون به شناوری پوسته کمک می‌کند.

مثال:

The exocone structure helps in the buoyancy of the shell.

معنی فارسی کلمه exocone

: معنی exocone به فارسی

بخشی از پوسته‌های نرم‌تنان که به ایجاد تعادل و شناور ماندن کمک می‌کند.