معنی فارسی exogamic
B2مربوط به ازدواج یا پیوند با افرادی از گروههای مختلف.
Relating to marriage outside of a specified group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در جوامع اگزواگامیک، افراد اغلب با خارج از گروه خود ازدواج میکنند.
مثال:
In exogamic societies, people often marry outside their group.
معنی(example):
شیوههای اگزواگامیک میتواند به افزایش تنوع ژنتیکی کمک کند.
مثال:
Exogamic practices can help increase genetic diversity.
معنی فارسی کلمه exogamic
:
مربوط به ازدواج یا پیوند با افرادی از گروههای مختلف.