معنی فارسی exomoon
B2ماهوارهای که به دور سیارهای در خارج از منظومه شمسی میچرخد.
A natural satellite that orbits a planet beyond the solar system.
- noun
noun
معنی(noun):
A moon that is outside the Solar System (our solar system).
example
معنی(example):
یک ماهواره خارجی، ماهی است که به دور سیارهای خارج از منظومه شمسی ما میچرخد.
مثال:
An exomoon is a moon that orbits a planet outside of our solar system.
معنی(example):
دانشمندان چندین ماهواره خارجی را در کهکشانهای دوردست کشف کردهاند.
مثال:
Scientists have discovered several exomoons in distant galaxies.
معنی فارسی کلمه exomoon
:
ماهوارهای که به دور سیارهای در خارج از منظومه شمسی میچرخد.