معنی فارسی exomphalous
C1اگزومفالوس، صفتی که به نوع خاصی از بیماری یا وضعیت نادر اشاره میکند که در آن ناف به طور غیرطبیعی برآمده است.
Referring to a specific condition characterized by an abnormal prominence of the navel.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط اگزومفالوس در هنگام تولد تشخیص داده شد.
مثال:
The exomphalous condition was diagnosed at birth.
معنی(example):
پزشکان درباره پیامدهای اگزومفالوس بودن بحث کردند.
مثال:
Doctors discussed the implications of being exomphalous.
معنی فارسی کلمه exomphalous
:
اگزومفالوس، صفتی که به نوع خاصی از بیماری یا وضعیت نادر اشاره میکند که در آن ناف به طور غیرطبیعی برآمده است.