معنی فارسی exorganic
B1مربوط به مواد غیر ارگانیک یا زنده.
Pertaining to non-organic or non-living matter.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم زندگی غیرارگانیک چالشهایی برای زیستشناسی متداول ایجاد میکند.
مثال:
The concept of exorganic life challenges conventional biology.
معنی(example):
مواد غیرارگانیک برای برخی از انواع آزمایشها ضروری هستند.
مثال:
Exorganic materials are essential for certain types of experiments.
معنی فارسی کلمه exorganic
:
مربوط به مواد غیر ارگانیک یا زنده.