معنی فارسی expatriates

B1

افرادی که در کشوری غیر از کشور زادگاه خود زندگی می‌کنند.

People who live outside their native country.

noun
معنی(noun):

One who lives outside their own country.

example
معنی(example):

بسیاری از مهاجران به دلیل کار در این شهر زندگی می‌کنند.

مثال:

Many expatriates live in this city for work.

معنی(example):

جامعه مهاجران تجربه‌های مشابهی را به اشتراک می‌گذارند.

مثال:

The community of expatriates shares similar experiences.

معنی فارسی کلمه expatriates

: معنی expatriates به فارسی

افرادی که در کشوری غیر از کشور زادگاه خود زندگی می‌کنند.