معنی فارسی expectable
B1قابل انتظار، چیزی که پیشبینی آن ممکن است بر اساس شواهد یا اطلاعات موجود.
Capable of being anticipated or predicted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج آزمایش بر اساس دادههای قبلی قابل انتظار بودند.
مثال:
The results of the experiment were expectable based on previous data.
معنی(example):
موفقیت او در مسابقه با توجه به تمرینهایش قابل انتظار بود.
مثال:
Her success in the competition was expectable given her training.
معنی فارسی کلمه expectable
:
قابل انتظار، چیزی که پیشبینی آن ممکن است بر اساس شواهد یا اطلاعات موجود.