معنی فارسی expectantly

B1

به طور منتظر، به شکلی که نشان دهد شخص امیدوار است یا در انتظار چیزی است.

In a way that shows a feeling of excitement about something that is going to happen.

adverb
معنی(adverb):

In an expectant manner.

مثال:

The cat looked expectantly at the mouse.

example
معنی(example):

او به طور انتظار به معلم نگاه کرد و امیدوار بود که خبر خوبی بشنود.

مثال:

He looked at the teacher expectantly, hoping for good news.

معنی(example):

کودکان به طور انتظار برای اجرای شعبده‌باز صبر کردند.

مثال:

The children waited expectantly for the magician to perform.

معنی فارسی کلمه expectantly

: معنی expectantly به فارسی

به طور منتظر، به شکلی که نشان دهد شخص امیدوار است یا در انتظار چیزی است.