معنی فارسی expectorator

B1

ابزاری برای جمع آوری و خارج کردن بلغم یا موارد مشابه در پزشکی.

A device or tool used to collect or expel mucus or phlegm.

example
معنی(example):

انتظارگر برای جمع‌آوری بلغم از بیماران استفاده می‌شود.

مثال:

The expectorator is used to collect mucus from patients.

معنی(example):

یک دکتر ممکن است در حین معاینه ریه از انتظارگر استفاده کند.

مثال:

A doctor might use an expectorator during a lung examination.

معنی فارسی کلمه expectorator

: معنی expectorator به فارسی

ابزاری برای جمع آوری و خارج کردن بلغم یا موارد مشابه در پزشکی.