معنی فارسی expediter

B1

کسی که در فرآیندها تسهیل می‌کند، به ویژه در تحویل یا خدمات.

A person that facilitates or ensures the prompt completion of tasks.

example
معنی(example):

یک تسهیل‌گر به اطمینان از اینکه سفارشات به موقع تکمیل شوند، کمک می‌کند.

مثال:

An expediter helps to ensure that orders are completed on time.

معنی(example):

تسهیل‌گر تحویل و لجستیک را هماهنگ کرد.

مثال:

The expediter coordinated the delivery and logistics.

معنی فارسی کلمه expediter

: معنی expediter به فارسی

کسی که در فرآیندها تسهیل می‌کند، به ویژه در تحویل یا خدمات.