معنی فارسی expertship

B2

expertship به معنی حالت یا وضعیت داشتن شایستگی و تخصص بالاست.

The state of being an expert; expertise.

example
معنی(example):

تخصص لازم برای این پروژه قابل توجه است.

مثال:

The expertship needed for this project is substantial.

معنی(example):

رسیدن به سطح تخصص نیاز به فداکاری و زمان دارد.

مثال:

Achieving a level of expertship takes dedication and time.

معنی فارسی کلمه expertship

: معنی expertship به فارسی

expertship به معنی حالت یا وضعیت داشتن شایستگی و تخصص بالاست.