معنی فارسی expirator
B1وسیلهای که برای خارج کردن هوای کهنه و جایگزین کردن هوای تازه طراحی شده است.
A device designed for expelling stale or contaminated air from a space.
- NOUN
example
معنی(example):
عملکرد expirator در دستگاه به حذف هوای stale کمک میکند.
مثال:
The expirator function on the device helps to remove stale air.
معنی(example):
یک expirator برای حفظ کیفیت هوا مفید است.
مثال:
An expirator is useful for maintaining air quality.
معنی فارسی کلمه expirator
:
وسیلهای که برای خارج کردن هوای کهنه و جایگزین کردن هوای تازه طراحی شده است.