معنی فارسی expiscating

B1

استخراج کردن، جستجوی دقیق و به‌دست‌آوردن اطلاعات یا جزئیات خاص از منبعی.

To extract information or details through careful investigation.

example
معنی(example):

تحقیق‌کننده در حال استخراج جزئیات آزمایش است.

مثال:

The researcher is expiscating the details of the experiment.

معنی(example):

او ساعت‌ها را صرف استخراج داده‌ها از گزارش کرد.

مثال:

She spent hours expiscating the data from the report.

معنی فارسی کلمه expiscating

: معنی expiscating به فارسی

استخراج کردن، جستجوی دقیق و به‌دست‌آوردن اطلاعات یا جزئیات خاص از منبعی.