معنی فارسی explanator

B1

توضیح‌دهنده، فردی که اطلاعات را به روشی ساده و قابل‌فهم تفسیر می‌کند.

A person or thing that explains or clarifies something.

example
معنی(example):

یک توضیح‌دهنده به روشن‌سازی موضوعات پیچیده کمک می‌کند.

مثال:

An explanator helps clarify complex topics.

معنی(example):

نقش یک توضیح‌دهنده در آموزش بسیار مهم است.

مثال:

The role of an explanator is crucial in education.

معنی فارسی کلمه explanator

: معنی explanator به فارسی

توضیح‌دهنده، فردی که اطلاعات را به روشی ساده و قابل‌فهم تفسیر می‌کند.