معنی فارسی exponence

B2

تعریف کامل به فارسی: در ریاضیات، مقدار یا شدت رابطه بین متغیرها که در توابع نمایی و لگاریتمی بکار می‌رود.

In mathematics, a measure of the relationship between variables, especially in exponential functions.

example
معنی(example):

درجه تطابق بین متغیرها را نشان می‌دهد.

مثال:

Exponence measures the degree of relation between variables.

معنی(example):

در ریاضیات، اثر قدرت می‌تواند بر شکل منحنی تأثیر بگذارد.

مثال:

In mathematics, exponence can influence the shape of a curve.

معنی فارسی کلمه exponence

: معنی exponence به فارسی

تعریف کامل به فارسی: در ریاضیات، مقدار یا شدت رابطه بین متغیرها که در توابع نمایی و لگاریتمی بکار می‌رود.