معنی فارسی exponible

B1

به صفات یا متغیرهایی اطلاق می‌شود که قابلیت رشد نمایی دارند.

Describing something that can be raised to a power, often relating to growth patterns.

adjective
معنی(adjective):

Able to be, or requiring to be, explained.

example
معنی(example):

در برنامه‌نویسی، یک متغیر قابل توانی می‌تواند رشد نمایی پیدا کند.

مثال:

In programming, an exponible variable can take on an exponential growth.

معنی(example):

مفهوم رشد قابل توانی در زمینه‌های علمی مختلف استفاده می‌شود.

مثال:

The concept of exponible growth is used in various scientific fields.

معنی فارسی کلمه exponible

: معنی exponible به فارسی

به صفات یا متغیرهایی اطلاق می‌شود که قابلیت رشد نمایی دارند.