معنی فارسی expostulating

B1

اعتراض کردن یا مخالف با چیزی بودن، معمولاً برای بیان عدم رضایت یا نگرانی نسبت به یک تصمیم یا عمل.

To express strong disapproval or disagreement.

verb
معنی(verb):

To protest or remonstrate; to reason earnestly with a person on some impropriety of conduct.

example
معنی(example):

او درباره تصمیم ناعادلانه اعتراض می‌کرد.

مثال:

She was expostulating about the unfair decision.

معنی(example):

معلم با دانش‌آموزان به خاطر عدم تلاش آنها اعتراض کرد.

مثال:

The teacher expostulated with the students over their lack of effort.

معنی فارسی کلمه expostulating

: معنی expostulating به فارسی

اعتراض کردن یا مخالف با چیزی بودن، معمولاً برای بیان عدم رضایت یا نگرانی نسبت به یک تصمیم یا عمل.