معنی فارسی expressiveness

B2

قدرت یا کیفیت منتقل کردن احساسات یا افکار به طور واضح و قوی.

The ability to convey emotions or thoughts effectively.

noun
معنی(noun):

The quality or degree of being expressive.

example
معنی(example):

بیانی بودن گفتار او تماشاگران را مجذوب کرد.

مثال:

The expressiveness of his speech captivated the audience.

معنی(example):

بیانی بودن او در بازیگری باعث کسب جوایز زیادی شد.

مثال:

Her expressiveness in acting won her many awards.

معنی فارسی کلمه expressiveness

: معنی expressiveness به فارسی

قدرت یا کیفیت منتقل کردن احساسات یا افکار به طور واضح و قوی.