معنی فارسی exscutellate
B1نوعی از موجودات زنده که دارای پوستههای نرم هستند و به شکلهای خاصی تفکیک میشوند.
Referring to organisms that lack a hard shell, typically having soft bodies.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند گونههای پوستنرم را زیر میکروسکوپ مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied exscutellate species under the microscope.
معنی(example):
ارگانیسمهای پوستنرم ویژگیهای فیزیکی منحصر به فردی را نشان میدهند.
مثال:
Exscutellate organisms exhibit unique physical characteristics.
معنی فارسی کلمه exscutellate
:
نوعی از موجودات زنده که دارای پوستههای نرم هستند و به شکلهای خاصی تفکیک میشوند.