معنی فارسی exsuperate
B2فرا رفتن از سطح معمولی یا پیشرفت به مرحله بالاتر.
To rise above or superior to the usual level or standard.
- VERB
example
معنی(example):
برای برتر شدن، سازمان یک برنامه وسیع راهاندازی کرد.
مثال:
To exsuperate, the organization launched a vast program.
معنی(example):
تلاشهای آنها تأثیر آنها را در جامعه برتر خواهد کرد.
مثال:
Their efforts will exsuperate their influence in the community.
معنی فارسی کلمه exsuperate
:
فرا رفتن از سطح معمولی یا پیشرفت به مرحله بالاتر.