معنی فارسی exsuscitate

B2

احیا کردن، دوباره زنده کردن چیزی که از بین رفته یا به فراموشی سپرده شده است.

To revive or bring back to life; often used in a context of ideas or traditions.

example
معنی(example):

پزشک از تکنیک‌های ویژه‌ای برای احیای بیمار استفاده کرد.

مثال:

The doctor used special techniques to exsuscitate the patient.

معنی(example):

آنها نیاز داشتند که سنت‌های قدیمی را در جامعه احیا کنند.

مثال:

They needed to exsuscitate the old traditions within the community.

معنی فارسی کلمه exsuscitate

: معنی exsuscitate به فارسی

احیا کردن، دوباره زنده کردن چیزی که از بین رفته یا به فراموشی سپرده شده است.