معنی فارسی extemporaneously
B2بداههگویی به معنای صحبت یا کار کردن بدون برنامهریزی قبلی و به صورت طبیعی است.
Done without preparation; spontaneously.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بدون هیچ یادداشتی به طور بداهه در کنفرانس صحبت کرد.
مثال:
She spoke extemporaneously at the conference without any notes.
معنی(example):
او معمولاً ایدههایش را در طول بحثها به طور بداهه بیان میکند.
مثال:
He often extemporaneously expresses his ideas during discussions.
معنی فارسی کلمه extemporaneously
:
بداههگویی به معنای صحبت یا کار کردن بدون برنامهریزی قبلی و به صورت طبیعی است.