معنی فارسی extempory
B1طبیعت و یا وضعیتی که به طور بداهه و بدون برنامهریزی است.
Relating to or occurring in an extemporaneous manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در وضعیت بداهه، او نشان داد که میتواند به خوبی انطباق یابد.
مثال:
In the extempory situation, he showed remarkable adaptability.
معنی(example):
طبیعت بداهه رویداد نیاز به تفکر سریع داشت.
مثال:
The extempory nature of the event called for quick thinking.
معنی فارسی کلمه extempory
:
طبیعت و یا وضعیتی که به طور بداهه و بدون برنامهریزی است.