معنی فارسی extendable
B1 /ɛkˈstɛndəbl̩/قابل کشش یا گسترش، هدف استفاده برای چیزهایی که میتوانند بزرگ شوند.
Capable of being extended or made larger.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Capable of being extended
example
معنی(example):
این میز قابل تمدید است، بنابراین میتواند افراد بیشتری را جای دهد.
مثال:
The table is extendable, so it can fit more people.
معنی(example):
او یک نردبان قابل تمدید خرید تا دسترسی آسانتری به سقف داشته باشد.
مثال:
He bought an extendable ladder for easier access to the roof.
معنی فارسی کلمه extendable
:
قابل کشش یا گسترش، هدف استفاده برای چیزهایی که میتوانند بزرگ شوند.